دلم گرفته است
مثل همهی زنانی که به زمین خیره میشوند
و انگشترشان را میچرخانند
..
[ بازدید : 355 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
[ سه شنبه 23 دی 1393 ] [ 21:26 ] [ Ahmad afshinmehr ]
[ ]
کوچه باغ آرامــــــــــــــــــشهدف از این وبلاگ معرفی شعرها و نوشته های جوانان است با نام خود و ایجاد فضایی فرهنگی برای تبادل اندیشه و نقد برسی آثار نویسنده گان آن است |
دلم گرفته است مثل همهی زنانی که به زمین خیره میشوند و انگشترشان را میچرخانند ..
[ بازدید : 355 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ سه شنبه 23 دی 1393 ] [ 21:26 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم … امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند: جمله نهایی : کلینیک خدا - احمد شاملو
موضوعات: اشعر زیبای احمد شاملو, [ بازدید : 402 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ سه شنبه 23 دی 1393 ] [ 21:18 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] در ره منـزل لیلی که خطـرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشیحافظ
[ بازدید : 364 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ سه شنبه 23 دی 1393 ] [ 21:09 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] و به تو اندامی از بهشت زیباتر
[ بازدید : 320 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ سه شنبه 23 دی 1393 ] [ 20:39 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] نام واقعی من ؛ ستارۀ دنباله دار است ! بر لبم در سرم آیا آیا کسی نیست... ؟ خیالی نیست.. این بار به پاهایم
موضوعات: شعرهای پیمان خاصی, [ بازدید : 355 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ سه شنبه 23 دی 1393 ] [ 19:40 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] چه شبها به یادت نشستم
ستاره شمردم در ان دورستی که هرگزخیالت نه اغشته ی رنگ می شد نه مهتابِ اغوشِ شبگردِ تنها من از خاطرِِ گرم تو، تا خیالِ دلم مسیری، از احساسِ نا گفته ام ساختم پراز فرشِ پروانه ها،نورِ شب تاب ها که شاید بیایی ،ببینی، بمانی من از رنجشِ خار در پایِ گل برایت نوشتم بروی شقایق که شد داغ بردل نشانِ همان عشقِ باقی در این جسمِ فانی وَ هرروز با حسرتِ روزِ دیرین خیالی که گرم است و شیرین امیدی که فردا میایی بسر می برم باقیِ عمرِ خود را ...................شهلا شقاقی(توتیا)............93/10/21
موضوعات: شهلا شقاقی, [ بازدید : 353 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ سه شنبه 23 دی 1393 ] [ 19:27 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] خرابم، زِ مستی خرابم خدایا! شرابم، سراپا شرابم خدایا! ره کعبه از هر بیابان که پرسم دهد خار صحرا جوابم خدایا! به هر سینه ای سر نهم ناله خیزد غمم، حسرتم، التهابم خدایا! ز دیدار من دیده آزرده گردد مگر چهره آفتابم خدایا؟ من از بی وفایان وفا چشم دارم به دنبال نقش سرابم خدایا! مرا شاید از شعله آفریدی که سر تا به پا پیچ و تابم خدایا! چنان در دل اشک ها غرق گشتم که از غم چو نقشی بر آبم خدایا! ز هر موج ویران شود خانه من به دریای هستی حبابم خدایا! دلم شکوه از ماه و پروین ندارد من از خویشتن در عذابم خدایا! چو موجم سراسر خروشم الهی چو بادم سراپا شتابم خدایا! ز رویای هستی به جز غم ندیدم همین بود تعبیر خوابم خدایا! " بهادر یگانه "
[ بازدید : 338 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ سه شنبه 23 دی 1393 ] [ 19:19 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] نامه ام باید کوتاه باشد..
نامه ام باید کوتاه باشد،ساده باشد،بی حرفی از ابهام و ایینه...... سلام! حال همه ما خوب است... ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور ،که مردم به ان شادمانی بی سبب میگویند. با این همه ،عمری اگر باقی بود طوری از کنار زندگی میگزرم که نه زانوی اهویی تنها بلرزد و نه این دل ناماندگار بی درمان!!!! تا یادم نرفته است بنویسم حوالی خواب های ما سال پربارانی بود میدانم همیشه هوای ان جا پر از هوای تازه ی باز نیامدن است.... اما تو لااقل هر وهله،گاهی،هر از گاهی ببین انعکاس تبسم رویا شبیه شمایل شقایق نیست!!!!! راستی خبرت بدهم خواب دیده ام خانه ای خریده ام بی پرده،بی پنجره،بی در،بی دیوار،هی بخند!!!!!! بی پرده بگویمت فردا را به فال نیک خواهم خواهم گرفت.دارد همین لحظه یک موج کبوتر سپید از فراز کوچه ما میگزرد و باد بوی کسان من میدهد...... یادت می اید رفته بودی خبر از ارامش اسمان بیاوری!? از نو برایت مینویسم حال ما خوب است اما تو باور نکن!!!!!! این دلنوشته آرمون هست(فوتبالیست) ارسالی توسط خانوم فاطمه
[ بازدید : 381 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ جمعه 4 مهر 1393 ] [ 20:32 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] ﺩﺭ ﻭ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻧﮕﻲ ﺍﺳﺖ. ﺭﻧﮓ ﻋﺸﻖ . ﺧﺪﺍ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺭﻧﮓ ﻋﺸﻖ؛ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺭﻧﮓ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺧﺸﻚ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . ﺍﺯ ﻫﺮ ﻃﺮﻑ ﻛﻪ ﺑﮕﺬﺭﻱ، ﻟﺒﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻪﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻧﮕﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺷﺪ . ﺍﻣﺎ ﻛﺎﺵ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﺤﺘﺎﻁ ﻧﺒﺎﺷﻲ؛ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺑﻲ ﭘﺮﻭﺍ ﺑﮕﺬﺭ، ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺘﺘﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻟﺒﺎﺱﺍﺵ ﺭﻧﮕﻲﺗﺮ ﺍﺳﺖ! ﻋﺮﻓﺎﻥ ﻧﻈﺮ ﺁﻫﺎﺭﯼ
[ بازدید : 399 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ پنجشنبه 3 مهر 1393 ] [ 22:05 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] این همه نقش در نگار، کرده مرا بیقرار تا که بدیدم رخش، آن رخ چون مهوشش قرعه به نامم زدند، بخت به کامم زدند بوی گلش عطر یاس، قامت او سرو ناز یوسف کنعانیم، گشته طبیب دلم ((دلنوشته های من))
موضوعات: دلنوشته های مهین غلامی, برچسب ها: مهین غلامی , [ بازدید : 386 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ] [ پنجشنبه 3 مهر 1393 ] [ 22:02 ] [ Ahmad afshinmehr ] [ ] |
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |